آرشیو زندگینامه

روزی صیّادی که بچه آهویی در بغل داشت آمد از کنار خرابه عبور کند ، چشمش به اسیران و اطفال افتاد . ایستاد و به تماشای کودکان اهل بیت پرداخت […]

ادامه ...

مادر او ریظه دختر – ابوهاشم – عبدالله بن محمد بن حنیفه است، و ابوثمیله (صالح بن ذبیان) ابار شاعر مقصودش از شعر زیر همان ریطه است که گوید:فلعل راحم […]

ادامه ...

جاء قوم من اهل الکوفه الی علی بن ابیطالب علیه السلام فقالوا له، یا امیرالمومنین ادع لنا بدعوات فی الإستسقاء فدعا علی علیه السلام الحسن و الحسین فقال: یا حسن […]

ادامه ...

۱) پس فرزندش علی بن الحسین (ع) پیش آمد و مادرش لیلی دختر ابی قره بن عروه بن مسعود ثقفی بود و از زیباترین مردم آن )زمان بود، و در […]

ادامه ...

حال شما خوانندگان عزیز قضاوت کنید، که اگر روش عقلا و اندیشمندان را در عمل به خبر در پیش می گرفتند، و هر خبری که آورنده آن مورد اعتماد بود، […]

ادامه ...

مرحوم ابنشهرآشوب در مناقب مینویسد:چون اسراء آل محمد صلی الله علیه و آله را به مجلس یزید آوردند ثم ان یزید قال لزینب تکلمنی فقالت هو المتکلم یزید پلید رو […]

ادامه ...

۱) محمد بن اشعث به مسلم گفت: به تو دروغ گفته نمیشود، و با خدعه و فریب با تو رفتار نمیگردد، این قوم پسرعموهای تو )هستند تو را نمیکشند و […]

ادامه ...

عن النضر بن مالک قال: قلت للحسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام: یا ابا عبدالله حدثنی عن قول الله عزوجل: (هذان خصمان اختصوا فی ربهم) [۳۶۴] قال: نحن و […]

ادامه ...

فـردا صـبـح ابن زیاد در قصر نشسته بود و اشراف کوفه برگرد او نشسته بودند عبدالرحمن پسر محمدبن اشعث وارد مجلس شد، پدرش را یافت و سر در گوش او […]

ادامه ...

۱۰۶ – بشیر بن عمر حضرمی.۱۰۷ – هفهاف بن مهند راسبی بصری هنگامی که خروج امام حسین علیه السلام را شنید از بصره بیرون آمد ولی با تاخیر پس از […]

ادامه ...