آرشیو دیدگاه های دیگران
-
![دهد بر حلقه های موی خود منزل اسیرش راتماشا می کنم رخسار چون ماه منیرش را سرا پایش همه ناز است من هم می خرم نازشنبیند تا صف محشر کسی […]](http://hosain.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/6/7-200x110.jpg "شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع) – دهد بر حلقه های موی خود منزل اسیرش را")
0
شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع) – دهد بر حلقه های موی خود منزل اسیرش را
دهد بر حلقه های موی خود منزل اسیرش راتماشا می کنم رخسار چون ماه منیرش را سرا پایش همه ناز است من هم می خرم نازشنبیند تا صف محشر کسی […] -
![ای گل یاسمن ، یادگار حسنبعد از تو قاسمم ، خزان شده چمن شکستی با رفتنت دل من ، ( غم مرگت گشته قاتل من (۲))میوه ی قلب حسن ، […]](http://hosain.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/6/3-200x110.jpg "شعر شور شهادت حضرت قاسم(ع) – ای گل یاسمن ، یادگار حسن (مهدی روحی)")
0
شعر شور شهادت حضرت قاسم(ع) – ای گل یاسمن ، یادگار حسن (مهدی روحی)
ای گل یاسمن ، یادگار حسنبعد از تو قاسمم ، خزان شده چمن شکستی با رفتنت دل من ، ( غم مرگت گشته قاتل من (۲))میوه ی قلب حسن ، […] -
![نیـا به کوفـه حسیـنـم تـو را خطـر داردحـدیـث و بـودنـت اینـجـا کجـا اثـر دارد؟ میان آن همه مـردان زنـی پنـاهـم دادسفیر تو چه غریب ست و چشم تـر دارد به […]](http://hosain.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/6/17-200x110.jpg "شعر نوحه شهادت حضرت مسلم (ع) – نیـا به کوفـه حسیـنـم تـو را خطـر دارد")
0
شعر نوحه شهادت حضرت مسلم (ع) – نیـا به کوفـه حسیـنـم تـو را خطـر دارد
نیـا به کوفـه حسیـنـم تـو را خطـر داردحـدیـث و بـودنـت اینـجـا کجـا اثـر دارد؟ میان آن همه مـردان زنـی پنـاهـم دادسفیر تو چه غریب ست و چشم تـر دارد به […] -
![حسین از من و من از حسین ترمذی در صحیحش از یعلی بن مُرّه نقل کرده که رسول خدا(ص) فرمودند: حسین از من است و من از حسینم، خدای دوست […]](http://hosain.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/6/19-200x110.jpg "حسین از من و من از حسین")
0
حسین از من و من از حسین
حسین از من و من از حسین ترمذی در صحیحش از یعلی بن مُرّه نقل کرده که رسول خدا(ص) فرمودند: حسین از من است و من از حسینم، خدای دوست […] -
![اسارت سخت است و یتیمی، درد عمیقی است. یک قلب سه ساله چگونه می تواند تمام رنجِ تشنگی و زخم و تازیانه اسارت و از آن بدتر درد یتیمی را […]](http://hosain.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/6/9-200x110.jpg "اشعار در وصف رقیه غربت خرابه")
0
اشعار در وصف رقیه غربت خرابه
اسارت سخت است و یتیمی، درد عمیقی است. یک قلب سه ساله چگونه می تواند تمام رنجِ تشنگی و زخم و تازیانه اسارت و از آن بدتر درد یتیمی را […] -
![به روی دستشان نور خدا بود و نفهمیدندتمام حرمت شمس الضحی بود و نفهمیدند نفهمیدند محبوب خدا بر نیزه می خواندتمام ربّنا بر نیزه ها بود و نفهمیدند شکوه آیه […]](http://hosain.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/6/10-200x110.jpg "شعر امام حسین (ع) – اسم اعظم – اکبر نبوی")
0
شعر امام حسین (ع) – اسم اعظم – اکبر نبوی
به روی دستشان نور خدا بود و نفهمیدندتمام حرمت شمس الضحی بود و نفهمیدند نفهمیدند محبوب خدا بر نیزه می خواندتمام ربّنا بر نیزه ها بود و نفهمیدند شکوه آیه […] -
![چه بر روز تو آوردند داداشتو را از پیش من بردند داداش پس از اینکه تو را کشتند داداشسرت بر نیزه بسپردند داداش به هم در مجلس عیش و خماریسرت […]](http://hosain.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/6/14-200x110.jpg "شعر کاروان اسیران – چه بر روز تو آوردند داداش")
0
شعر کاروان اسیران – چه بر روز تو آوردند داداش
چه بر روز تو آوردند داداشتو را از پیش من بردند داداش پس از اینکه تو را کشتند داداشسرت بر نیزه بسپردند داداش به هم در مجلس عیش و خماریسرت […] -
0
شعر شهادت حضرت علی اکبر ( ع) – در غربت این سرزمین افتاده پرپر بر زمین یاس جوانمرگ من
در غربت این سرزمین افتاده پرپر بر زمین یاس جوانمرگ مندریای خون گشته دلم اتش گرفته حاصلم جانی نمانده به تن صورت بذارم بر گل رخساره ی پر خون اواشک […] -
0
اشعار شهادت حضرت مسلم (ع) – شهر در زیرِ قدم هاش پریشان شده بود
شهر در زیرِ قدم هاش پریشان شده بودلاف آقایی و مردی زدن آسان شده بود شهر لبریز سکوت است سکوتی مبهمکوچه در کوچه دل آینه حیران شده بود میهمان داری […] -
![پا برهنه شد و به میدان زدداد می زد: عمو رسیدم من دستِ من هست؛ پس نبُر دیگرتیغ زیر گلو رسیدم من تا بیایم غریب لب تشنهبا خدا دردِ دل […]](http://hosain.etrat.ommolketab.ir/wp-content/uploads/sites/6/18-200x110.jpg "شعر شهادت عبدالله این الحسن (ع) – پا برهنه شد و به میدان زد")
0
شعر شهادت عبدالله این الحسن (ع) – پا برهنه شد و به میدان زد
پا برهنه شد و به میدان زدداد می زد: عمو رسیدم من دستِ من هست؛ پس نبُر دیگرتیغ زیر گلو رسیدم من تا بیایم غریب لب تشنهبا خدا دردِ دل […]