آرشیو دیدگاه های دیگران

از پشت بام بر سرمان سنگ می زنندبر زخم کهنه ی پرمان سنگ می زنند وقت نزولِ سوره ی توحید بر لبتابلیس ها به باورمان سنگ می زنند وقتی که […]

ادامه ...

مشخصاتمناسبت شهادتسبک ولادتیقالب قافیه پریشانشاعر ناشناسمنبع بایگانیتعداد استفاده ۰متن شعریاد داری مدینه موقع خوابدست تو بود بالش سر منهر زمانت صدا زدم گفتیجان من ناز دانه دختر من–یاد داری تو […]

ادامه ...

موکنان مویه کنان جامه دران نوحه سراقامت از بار یتیمی شده یکباره دو تاوز غم در بدری گرد بسر خار بپابر دل آشوبی و در خون جگری یار همهصبح چهرش […]

ادامه ...

آقا به جـز مـرگ چـاره نـداره درد اسارت و اللهِ مـا رو زنـده نگـه داشـت شوق زیارت خدا می دونـه سـختی کشیدیم پـی سـر تـو خـیـلی دویـدیم پـیـر تـو شدیـم […]

ادامه ...

روزگار اسیری زینبمثل شبهای شام تاریک است کوچه پس کوچه های اینجا هممثل شهر مدینه باریک است مردمانش به جای دسته ی گلتازیانه به دست می گیرند تا نمک روی […]

ادامه ...

دشمنان نقشه کشیدند و تفکر کردندتا مرا در به در و غرق تأثر کردند کی گذارم که شود نقشۀ آنان عملیگرچه بسیار درین باره تدبر کردند م یکنم زیر و […]

ادامه ...

به روی نیزه چگونه تو را نظاره کنمبخند تا که منم خنده ای دوباره کنم اگر اجازه دهی لا اقل برای تنتکمی ز چادر خود را کفن قواره کنم رسیده […]

ادامه ...

رفته صبر از کَفَم این حال نمی‌فهمم چیستعمق این فاجعه صد سال نمی‌فهمم چیست در سرم هست از او طرح سری خون‌آلودمن که نقاشی و تمثال نمی‌فهمم چیست درکَم از […]

ادامه ...

مشخصاتمناسبت شهادتسبک ولادتیقالب فولکوریکشاعر ناشناسمنبع بایگانیتعداد استفاده ۰متن شعرمی خوام برم نشون بدم به بچه های شهر شاماونا که گفتند یتیمم بگم که اومده بابامخدا می دونه مثل ما هیچ […]

ادامه ...

ای کربلا کو شمع شام تار زینبای کربلا کو دلبر و دلدار زینب کو لاله های پرپرم ای وای ، ای وایکو تـربت بـرادرم ای وای ، ای وای چه […]

ادامه ...