آرشیو دیدگاه های دیگران

مشخصاتمناسبت شهادتسبک ولادتیقالب آهنگینشاعر ناشناسمنبع بایگانیتعداد استفاده ۰متن شعرمن رقیه ام شده تنم سیه ز کینای پدر بیا به شام غم مرا ببینسه ساله ای یتیمه ام ، بخون نشسته […]

ادامه ...

ای کربلا کو شمع شام تار زینبای کربلا کو دلبر و دلدار زینب کو لاله های پرپرم ای وای ، ای وایکو تـربت بـرادرم ای وای ، ای وای چه […]

ادامه ...

قافله رفته بود و من بیهوشروی شن زارهای تفتیده ماه با هر ستاره ای می گفت:بی صدا باش! تازه خوابیده قافله رفته بود و در خوابمعطر شهر مدینه پیچیده خواب […]

ادامه ...

بیا ای سر به ویران با من ویران نشین سر کنبزرگی کن شبی را سر در این بیت محقر کن ستاره هر چه باشد می فزاید جلوه ی مه رابتاب […]

ادامه ...

کاروان رفت و من سوخته دل جا ماندمآه کز ناقه بیـفتادم و تنها ماندم همرهان بی خبر از من بگذشتند و دریغمن و حشت زده در ظلمت صحرا ماندم در […]

ادامه ...

جانِ رقیه جای سرت دامن من اسـتراه وصـال ما طَبَق دشمن من است بر نیزه دیده ای که چه کردند با حـرمآثار دیده هـای تو روی تن من است هرگز […]

ادامه ...

دوباره اربعین اومد از راه با خروش ناله و اشک و آه شده تسبیح لب عشاقت ، لک لبیک اباعبداللهیا مولا ، یه عمره دارم ، میون قلبم ، از […]

ادامه ...

ای غایب از نظر، نظری کن به خواهرتزینب نشسته بر سر قبر مطهرت یک اربعین گذشته ولی زنده ام هنوزقامت خمیده آمده سرو صنوبرت نشناختی مرا ز پس این چروکهامن […]

ادامه ...

ای خلیلانه رفته از عرفاتای کلیمانه خوانده تا میقات ای ذبیح گذشته از زمزمتشنه کامِ ذبیح، پای فرات ای مسیحای رفته بر سرِ دارای اشارت شونده در تورات یوسفِ چاکْ […]

ادامه ...

سری ز نیزه زمین خورد بس که زخمی بودسری که وا شده از هم ز ضربه های عمود سری ز نیزه زمین خورد، وای خواهر اوچگونه می نگرد غلط خوردن […]

ادامه ...