آرشیو دیدگاه های دیگران
-
0
شعر شهادت حضرت رقیه (س) – از بسکه پشتِ ناقهی عریان دویده بود
از بسکه پشتِ ناقهی عریان دویده بودرنگ رخِ لطیف و کبودش پریده بود از بسکه گریه کرد، صدایش گرفته و…مانند مادرش قد او هم خمیده بود دشمن نه اینکه صورت […] -
0
روایتی از امام رضا (ع) در باره محرم
روایتی از امام رضا (ع) در باره محرم و شیخ صدوق (ره) در امالی از ابراهیم بن ابی المحمود روایت کرده که حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند همانا ماه […] -
0
اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع) – شـبـه جـمال احـمدی، سـتاره مـحمدی
شـبـه جـمال احـمدی، سـتاره مـحمدیهمچـو عـلی مـرتضی، نام خدای سرمدی جـلوه تام و کـاملی، ز نور ذات مـصطفیتـجلی دوبـاره ای ز حـضرت مـحمدی یـا رب نـظری ز مـرحـمت بـر مـا […] -
0
اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع) – عاشقی را کمی خطر باید
عاشقی را کمی خطر بایددل مجنون و در به در باید وصل بی درد سر گوارا نیستهمره وصل درد سر باید تا رسیدن به خانه ی لیلابار بستن از این […] -
0
شعر شهادت حضرت رقیه (س) – به جرم اینکه ندارم پدر زدند مرا
به جرم اینکه ندارم پدر زدند مراشبیه مادر در پشت در زدند مرا خبر نداشتم این ها چقدر نامردندخبر نداشتم و بی خبر زدند مرا خدا کند که عمویم ندیده […] -
0
اشعار وصف حضرت رقیه در بزم ما آمدی
مشخصاتمناسبت شهادتسبک نوحه سنگین جدیدقالب آهنگینشاعر عبدالکریمی مهدیمنبع بایگانیتعداد استفاده ۰متن شعردر بزم ما آمدی تو با راس از تن بریدهبابا ببین مثل زهرا قد رقیه خمیدهمن مانده ام بی […] -
0
اشعار وصف حضرت رقیه تا گل روی تو نمی دیدم
مشخصاتمناسبت شهادتسبک ولادتیقالب قافیه پریشانشاعر ناشناسمنبع بایگانیتعداد استفاده ۰متن شعرتا گل روی تو نمی دیدمچشم من کاسه ی گلابی بوددر میان دو دست تو رخ منمثل عکسی میان قابی بودحال […] -
0
شعر زبان حال حضرت رقیه (س) – بابا ببین که گوش مرا هم دریده اند (جعفر ابوالفتحی)
بابا ببین که گوش مرا هم دریده انداینها ز زلف یار چرا دل بریده اند در ظهر عشق ز فرط جفا مرااز موی سر به پای شما می کشیده اند […] -
0
اشعار ولادت امام حسین (ع) – دل به دلبری بستم کو دل از خدا دارد
دل به دلبری بستم کو دل از خدا دارددیده بر دری داری کان سر عطا دارد گر چه صاحب آن در صد گدا چو ما داردبهر هر یک از آنها […] -
0
شعر شهادت حضرت علی اکبر ( ع) – سیاه گشته جهان پیش دیدۀ تر من
سیاه گشته جهان پیش دیدۀ تر منکجائی ای مه در بحر خون شناور من ستارۀ سحرم آفتاب صبحدممغروب کرده به هنگام ظهر در بر من به مصحف بدن پاره پاره […]